پاسخنامه تست mmpi

عنوان فایل: پاسخنامه تست mmpi
فرمت: pdf  - word
قیمت: 15000 تومان  در 26 صفحه
بخشی از متن: پاسخنامه تست mmpi شامل 560 سوال

تعدادی از سوالات

1-    مجلات مکانیکی را دوست دارم.
2-    اشتهایم خوب است.
3-    صبح ها تر و تازه و استراحت کرده از خواب بیدار می شوم.
4-    فکر می کنم از شغل کتابداری خوشم بیاید.
5-    با مختصر صدایی از خواب بیدار می شوم.
6-    از خواندن مقالات جنائی در روزنامه خوشم می آید.
7-    دستها و یا پاهایم معمولاً به اندازه کافی گرما و حرارت دارند.
8-    زندگی روزانه من پر از حوادثی هست که مرا علاقه مند نگاه می دارد.
9-    در میزان قدرت من برای کار کردن خللی وارد نشده است.
10-    اغلب اوقات حس می کنم که چیزی در گلویم گیر کرده است.
11-    انسان باید خوابهای خود را درک کند و از آنها الهام بگیرد.
12-    از داستانهای پلیسی و معمائی خوشم می آید.
13-    تحت فشار زیاد می توانم کار نکنم.
14-    در ماه یکبار و یا بیشتر اسهال می گیرم.
15-    گاهی اوقات راجع به موضوعاتی که صحبت درباره آنها خیلی ناپسند است فکر میکنم.
16-    مطمئن هستم که در زندگی سرم کلاه رفته است.
17-    پدرم مرد خوبی بود (هست).
18-    خیلی بندرت دچار یبوست می شوم.
19-    زمانیکه شغل جدیدی می گیرم دلم می خواهد کسی به من بگویدکه با چه کسانی بیشتر در کارم باید نزدیک شوم.
20-    زندگی جنسی من رضایت بخش است.
21-    گاهی اوقات  خیلی دلم می خواهد خانه و زندگی خودم را ترک کنم.
22-    گاهی اوقات به من حالات خنده و گریه دست می دهد که از کنترل آن عاجز هستم.
23-    ناراحتی های دل بهم خوردگی و استفراغ دارم.
24-    هیچکس مرا درک نمی کند.
25-    دلم می خواست خواننده می شدم.
26-    احساس می کنم وقتی گرفتاری برایم پیش می آید بهتر است حرفی نزده سکوت کنم.
27-    گاهگاهی ارواح پلید بر وجودم مستولی می شوند.
28-    وقتی کسی به من بدی می کند احساس می کنم بخاطر اصول هم که باشد باید تلافی کنم.
29-    هفته ای چند بار معده ام ترش می کند.
30-    گاهی اوقات دلم می خواهد فحش بدهم.
31-    هر چندشب یکبار خوابهای آشفته می بینم.
32-    برایم  مشکل است روی یک کار و یا شغل تمرکز فکر داشته باشم.
33-    تجربیات عجیب و غریبی در زندگی خود داشته ام.
34-    اغلب اوقات سرفه می کنم.
35-    اگر مردم مانع من نمی شدند بیشتر از این ترقی می کردم.
36-    خیلی بندرت درباره سلامتی مزاج خودم دلواپسی دارم.
37-    هرگز بخاطر رفتارهای جنسی خودم دچار گرفتاری نشده ام.
38-    در یک دوره از زندگیم زمانیکه جوانتر بودم دزدیهای کوچکی می کردم.
39-    گاهی اوقات دلم می خواهد اشیاء اطرافم راخورد کنم.
40-    اغلب اوقات مایلم گوشه ای نشسته و به خیالات خودم فرو بروم تا اینکه کاری انجام بدهم.
41-    خیلی از اوقات مثلاً چند روزدر هفته و یا چند ماه اتفاق افتاده  است که کاری انجام نداده ام چون دست و دلم بکار نمی رفته است.
42-    خانواده ام از کاری که انتخاب کرده ام راضی نیستند.
43-    خواب من آشفته و ناراحت کننده است.
44-    اغلب اوقات مثل این است که همه جای سرم درد می کند.
45-    همیشه راست نمی گویم.
46-    قضاوت من از گذشته بهتر است.
47-    هفته ای یکبار و یا یشتر ناگهان احساس گرمی در سراسر وجودم می کنم بدون اینکه ظاهراً علتی در کار باشد.
48-    وقتی با مردم هستم از شنیدن حرفهای خیلی ناراحت کننده ناراحت می شوم.
49-    خیلی بهتر بود اگر اغلب اوقات قوانین را دور می ریختند.
50-    گاهی روح از بدنم خارج می شود.
51-    مانند اغلب دوستانم از نعمت سلامتی برخوردار هستم.
52-    ترجیح می دهم از کنار دوستان دوران تحصیلی و یا اشخاصی که آنها را می شناسم ولی مدتهاست که آنها راندیده ام رد بشوم و حرفی نزنم مگر این که آنها ابتدا با من صحبت کنند.
53-    یک روحانی می تواند با دعا خواندن و قرار دادن دست خود روی بیمار او را شفا دهد.
54-    اغلب اشخاصی که مرا می شناسند مرا دوست دارند.
55-    هیچوقت احساس درد در ناحیه قلب و یا سینه ام نمی کنم.
56-    وقتی بچه بودم بعلت غیبت یک یا چندبار موقتاً از مدرسه اخراج شدم.
57-    در میهمانی و مجالس خوب می توانم با دیگران گفتگو و صحبت کنم.
58-    همه وقایع همانطوریکه پیامبران کتب آسمانی پیشگویی کرده اند به حقیقت می پیوندد.
59-    خیلی از اوقات مجبور شده ام دستور از کسی بگیرم که کمتر از من می دانسته است.
60-    من هر روز تمام سر مقاله روزنامه ها را مطالعه نمی کنم.
61-    زندگی من صحیح و به قاعده نبوده است.
62-    بعضی از اعضاء بدنم اغلب اوقات احساس سوزش یا ضعف دارد و به خواب می رود.
63-    هیچوقت ناراحتی بخاطر کار کردن مزاحم نداشته ام.
64-    گاهی آنقدر در کاری اصرار می کنم که سایرین صبرشان را از دست می دهند.
65-    من پدرم را خیلی دوست داشتم(دارم).
66-    من در اطراف خود حیوانات و یا اشیاء و یا مردمی را می بینم که دیگران از دیدن آنها عاجز هستند.
67-    خیلی دلم می خواست مثل سایر مردم خوشحال بودم.
68-    هیچوقت در پشت سرم دردی احساس نکرده ام. 
69-    خیلی شدید از نظر جنسی به همجنسان خود علاقه دارم.
70-    از بازیهای دخترانه یک زمانی لذت می بردم.
71-    تصور می کنم خیلی از مردم در اظهار ناراحتی های خودشان بخاطربر انگیختگی احساسات ترحم و شفقت آمیز سایرین زیاده روی می کنند.
72-    هر چند روز یکبار یا بیشتر احساس ناراحتی و دلشوره می کنم.
73-    من شخص مهمی هستم.
74-    خیلی از اوقات آرزو می کردم دختر بودم (اگر دختر هستید) هیچوقت از اینکه دختر هستم متأسف نبوده ام.
75-    گاهگاهی عصبانی می شوم.
76-    اغلب اوقات افسرده و کسل هستم.
77-    از خواندن داستانهای عشقی لذت می برم.
78-    شعر را دوست دارم.
79-    احساسات من زود جریحه دار نمی شوند.
80-    گاهگاهی سر به سر حیوانات می گذارم.
81-    فکر می کنم از کار یک جنگلبان خوشم بیاید.
82-    در مباحثات زود قانع می شوم.
83-    هر کس که بتواند و بخواهد زیاد کار کند شانس موفقیتش زیاد است.
84-    این روزها برای من مشکل است که امیدوار باشم که کاره ای خواهم شد.
85-    گاهگاهی خیلی  علاقه به اشیاء شخصی مردم مثل کفش،دستکش و غیره پیدا می کنم بطوریکه دلم می خواهد به آنها دست زده یا آنها را بربایم در حالیکه استفاده ای هم از آنها نمی کنم.
86-    اطمینان دارم که اعتماد به نفس درمن وجود ندارد.
87-    دلم می خواهدگلفروشی کنم.
88-    معمولاً احساس می کنم که زندگی با ارزش است.
89-    معمولاً برای قبولاندن حقیقت به مردم احتیاج به مباحثه زیاد است.
90-    گاهگاهی کار امروز را به فردا موکول می کنم.
91-    از اینکه با من  شو خی کنند بدم نمی آید.
92-    دلم می خواهد پرستار شوم.
93-    فکرمی کنم اغلب مردم برای ترقی کردن به دروغ گویی متوسل می شوند.
94-    خیلی اعمال از من سرمی زند که بعداً از آنها پشیمان می شوم(پشیمانی من خیلی بیشتر از سایرین است.)
95-    اعمال مذهبی خود را مرتب انجام می دهم.
96-    خیلی بندرت با اعضاء خانواده ام مرافعه می کنم.
97-    گاهگاهی احساس قوی دارم که کاری مضر و یا منزجر کننده انجام دهم.
98-    اعتقاد به رستاخیز امام زمان دارم.
99-    دوست دارم به جشنها و سایر مراکزی که همراه با پایکوبی و سر و صدای بلند است بروم.
100-    بقدری با مشکلات متعدد برخورد کرده ام که نمی توانم درباره آنها تصمیم بگیرم.
101-    اعتقاد دارم که زنها باید به اندازه مردها در امور جنسی آزادی داشته باشند.
102-    مشکلترین  جنگ و ستیزهای من با خودم است.
103-    ماهیچه های بدنم لرزش و پرش ندارند.
104-    اهمیتی نمی دهم که چه بر سرم بیاید.
105-    گاهی اوقات که حالم خوب نیست عصبانی هستم.
106-    خیلی اوقات احساس می کنم کارخلاف و یا شیطانی انجام داده ام.
107-    اغلب اوقات خوشحال هستم.
108-    بیشتر اوقات مثل این است که سرم سنگین و دماغم گرفته است.
109-    بعضی ازمردم بقدری همیشه دستور می دهند که احساس می کنم بایدمخالف آنچه را   که می خواهند انجام بدهم ولو اینکه بدانم حق با آنهاست.
110-    کسی نسبت به من خصومت دارد.
111-    هیچوقت بخاطر لذت کار پر مخاطره ای انجام نداده ام.
112-    اغلب اوقات احساس می کنم که لازم است در مقابل آنچه که فکر می کنم درست است ایستادگی نمایم.
113-    اعتقاد به اجرای قانون دارم.
114-    اغلب اوقات احساس می کنم که یک نوار محکمی دور سرم بسته شده است.
115-    به زندگی پس از مرگ معتقد هستم.
116-    از یکبازی و یا مسابقه زمانی بیشتر لذت می برم که بتوانم بر سر آن شرط بندی کنم.
117-    اکثر مردم درستکار هستند زیرا می ترسند اگر خلاف کنند گیر بیفتند.
118-    در مدرسه گاهی اوقات مرا به اتاق مدیر می بردند چون غیبت می کردم.
119-    لحن صحبت کردن من مثل همیشه است (نه تند نه آهسته و بدون گرفتگی)
120-    آداب غذا خوردن من بر سر سفره زمانیکه در خانه هستم  بخوبی زمانیکه خارج از منزل غذا می خورم و یا در حضور مهمانان غریبه هستم نیست.
121-    معتقدم که بر علیه من نقشه می کشند.
122-    من مانند سایر اطرافیانم با هوش و با عرضه هستم.
123-    معتقدم که در تعقیب من هستند.
124-    بیشتر مردم سعی می کنند که از راههای نادرست منفعت کنند و یا پیشرفت کنند و حاضر به چشم پوشی از این سود و پیشرفت نیستند .
125-    دچار ناراحتی های شدید معده هستم.
126-    از نمایش خوشم می آید.
127-    می دانم چه کسی مسئول بیشتر گرفتاریهای من می باشد.
128-    دیدن خون باعث ترس و دل بهم خوردگی من نمی شود.
129-    اغلب اوقات نمی توانستم بفهمم چرا اینقدر عصبانی و بد خلق هستم.
130-    هیچوقت همراه با استفراغ و یا سرفه خود خون بالا نیاورده ام.
131-    از گرفتن بیماری و مرض ترس ندارم.
132-    به جمع آوری گل و رویاندن گیاهان خانگی علاقمند هستم.
133-    هیچوقت امور جنسی غیر طبیعی انجام نداده ام.
134-    برخی اوقات افکارم خیلی سریعتر از اینکه بتوانم درباره آنها صحبت کنم جولان داشته اند.
135-    اگر می توانستم بدون خرید بلیط به سینما بروم و مطمئن بودم کسی مرا نمی بیند احتمالاً اینکار  را می کردم.
136-    اغلب اوقات فکر می کنم اشخاص چه دلیل پنهانی دارند که عملی خوب برای آدم انجام می دهند.
137-    معتقدم که زندگی خانوادگی من به خوشی زندگی کسانی که می شناسم می باشد.
138-    انتقاد و سرزنش باعث رنجش شدید من می شوند.
139-    گاهی اوقات احساس می کنم که بایدخودم یا کس دیگری را مجروح نمایم.
140-    از آشپزی خوشم می آید.
141-    رفتار من خیلی زیاد بستگی به رفتار وعادات اطرافیانم دارد.
142-    بعضی اوقات احساس می کنم شخص بی فایده ای هستم.
143-    وقتی بچه بودم عضو یک دسته ای بودم که در خوب و بد هم شریک بودیم.
144-    دوست دارم سرباز بشوم.
145-    گاهی اوقات دلم می خواهد با کسی مشت بازی کنم.
146-    علاقه شدیدی به سیر وسیاحت دارم و هرگز خوشحال نیستم مگر اینکه اینطرف وآنطرف مسافرت کنم.
147-    اغلب اوقات متضرر شده ام . چون که نتواستم زود تصمیم بگیرم.
148-    وقتی سرگرم کارمهمی هستم اگرعقیده مرا درباره موضوعی بپرسند و یا مزاحم کارم شوند ناراحت می شوم.
149-    در گذشته دفترچه خاطرات می نوشتم.
150-    ترجیح می دهم در بازی برنده شوم تا بازنده.
151-    کسی می خواهد مرا مسموم کند.
152-    اغلب شبها بدون افکار ناراحت کننده بخواب می روم.
153-    در ظرف چند سال گذشته اغلب اوقات سلامت بوده ام.
154-    هرگز حالت غش و تشنج نداشته ام.
155-    وزنم نه زیاد ونه کم می شود.
156-    گاهی از من  اعمالی سرزده که بعداً که راجع به آنها فکر کرده ام نفهمیدم که چطور این اعمال از من سرزده است.
157-    احساس می کنم اغلب بی جهت تنبیه شده ام.
158-    خیلی به آسانی گریه ام می گیرد.
159-    نمی توانم آنچه را که می خوانم مثل سابق بفهمم.
160-    هرگز حالم بخوبی حالت فعلی نبوده است.
161-    گاهی اوقات مثل این است که مغز سرم نرم است.
162-    از اینکه اقرار کنم که کسی توانسته است سر مرا کلاه بگذارد بسیار ناراحت می شوم.
163-    زودخسته نمی شوم.
164-    دوست دارم راجع به کارهائی که انجام می دهم مطالعه کنم.
165-    دوست دارم اشخاص مهم را بشناسم زیرا احساس اهمیت می کنم.
166-    وقتی از جائی مرتفع به زمین نگاه می کنم دچار ترس می شوم.
167-    ازاینکه بعضی از افراد خانواده ام دچار گرفتاری با مراجع قانونی شوند ناراحت می شوم.
168-    مغزم درست کار نمی کند.
169-    ازمحاسبه دخل و خرج وصرف پول ناراحت نیستم.
170-    آنچه دیگران درباره من فکرمی کنند مرا ناراحت نمی کند .
171-    از دلقک بازی در مجلس مهمانی ناراحت می شوم حتی اگرسایرین این نوع اعمال را انجام دهند.
172-    اغلب باید خودم جدال کنم که نشان ندهم خجالتی هستم.
173-    ازمدرسه خوشم می آید.
174-    هیچوقت از حال نرفته ام.
175-    بندرت و یا هرگزدچارسرگیجه نشده ام.
176-    ازمار ترس زیاد ندارم.
177-    مادرم زن خوبی است(بود).
178-    حافظه ام بنظر خوب می آید.
179-    درباره امور جنسی مضطرب هستم.
180-    برایم مشکل است با کسانی که تازه با آنها آشنا شده ام گفتگوکنم.
181-    وقتی حوصله ام سرمی رود دلم می خواهد شور و شر بپا کنم.
182-    می ترسم دیوانه بشوم.
183-    با پول دادن به فقرا مخالف هستم.
184-    اغلب اوقات صدا می شنوم بدون اینکه بدانم از کجا می آید.
185-    قوه شنوایی من ظاهراً بخوبی سایر مردم است.
186-    اغلب اوقات متوجه می شوم وقتی می خواهم کاری انجام دهم دستم می لرزد.
187-    دستانم شل و بی اراده نشده اند.
188-    می توانم مدت مدیدی بدون اینکه چشمانم خسته شوند کتاب بخوانم.